اشاره: عاشورا، دهمین روز از ماه محرم، روز مقدس مسلمانان است. شهرت این روز، نزد مسلمانان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که در این روز حسین بن علی-رضیالله عنهما- و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر ابنسعد، شهید شدند. علاوه بر این اهل سنت، روز عاشورا را سالگرد روزی میدانند که موسی-علیهالسلام- دریای سرخ را شکافت و خودش و پیروانش از آن عبور کردند و این روز را گرامی و روزه گرفتن در این روز را سنت مؤکّد میدانند. در این نوشتار از همین زاویه، به این رخداد تاریخی نگریسته شده است.
اینگونه باید «عاشورا» را بزرگ داشت
خانوادهی مسلمان که به تربیت فرزندانش اهتمام خاص میدهد، میتواند از مناسبتهای دوستداشتنی و خدادادی در این مسیر استفادهی بهینه بکند؛ از جمله میتواند با احیای آن مناسبتها، ارزشها و مبانی اصیل اسلامی را در درون نسلهایش تثبیت نموده و با استفاده از روشهای علمی، آنان را با اهداف عظیم اسلامی، آشنا نماید.
عاشورا، دهم محرم، روز بزرگی است از ایام الله که پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- آن را بزرگ داشته است؛ آن روز را روزه گرفته و به پیروانش نیز سفارش فرمود که این چنین کنند.
عاشورا، فرصت نیکویی است و جا دارد خانوادههای مسلمان ما آنرا مغتنم شمرده تا بدینگونه فرزندانشان را از لحاظ تربیتی گامهایی به جلو سوق دهند.
فضیلت بزرگداشت عاشورا و چرایی آن
امام بخاری و مسلم به نقل از ابن عباس – رضی الله عنهما- روایت نمودهاند که رسول الله - صلى الله علیه وسلم- زمانی که به مدینه تشریف برد، مشاهده کرد که مردم آن، روز عاشورا – دهم محرم – را روزه میگیرند و میگویند این، روز بس بزرگی است؛ این همان روزی است که خداوند در آن موسی را نجات داده و پیروان فرعون را در دریا غرق نمود. حضرت موسی این روز - تاریخی – را به منظور سپاسگزاری الله، روزه گرفته است، پیامبر با مشاهده این وضعیت فرمود: من از آنان – یهودیان- به موسی نزدیکتر و سزاوارترم؛ پس آن روز را روزه گرفت و دستور داد، مسلمانان نیز روزه بگیرند.
امام بخاری به نقل از أَبِى مُوسَى - رضی الله عنه- روایت نموده که یهودیان روز عاشورا را به عنوان عید به شمار میآوردند، پیامبر -صلى الله علیه وسلم- فرمود: مسلمانان شما نیز آن را روزه بگیرید. همچنین دربارهی فضیلت روزهی این روز، در بخشی از حدیث مفصلی که در صحیح مسلم و به نقل از قتاده آمده که پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: عاشورا را روزه بگیرید؛ امیدوارم بوسیلهی آن، خداوند گناهان یک سال قبلتان را بیامرزد.
و درصحیح بخاری و به نقل از ابن عباس (رض) آمده است که گفته است هیچ روزی را ندیدهام که پیامبر آن را روزه گرفته باشد و آن را بر سایر ایام برتری داده باشد جز عاشورا و این ماه یعنی رمضان.
جشن پیروزی بر ستم
راز بزرگداشت این روز عبارت است از پیروزی موسی و پیروانش و غرق نمودن پیروان فرعون توسط الله، این روز بدین جهت عید است که خداوند فتح و پیروزیش را نصیب کسانی نمود که از پیامبرشان پیروی نموده و خاک و میهن خود را رها نمودند تا در سرزمینی جدید به تشکیل دولت اسلامی بپردازند.
آری باید این روز را جشن گرفت و خوشحالی کرد؛ چرا که خداوند ستم و طغیان متجلی در فرعون و لشکریانش که در سرزمین و بلاد تباهی و طغیان پیشه میکردند را نابود نمود.
این روز مبارک و تاریخی را باید پاس و بزرگ داشت؛ علاوه بر اینکه باید درسها و عبرتهای عاشورا را به فرزندانمان نیز بیاموزیم.
درسها و عبرتهای آن عبارتند از:
۱) به فرزندانمان بیاموزیم که در حد امکان این روز را روزه بگیرند و بچههای خردسالمان را نیز در صورت توان به این امر مهم عادت دهیم. به آنان بیاموزیم که مسلمانان نخست، به جای رمضان، عاشورا را روزه میگرفتهاند، و فرزندانشان را بر روزه آن پرورش میدادند و با آنان بازی میکرده و با خود به مسجد میبردند تا از غذا و غذا خوری فاصله گرفته و بدینوسیله آن روز را به پایان ببرند.
۲) به فرزندانمان بیاموزیم که نسبت به حوادث و رخدادهای جامعه، حساس باشند و پس از مشاوره با بزرگان، واکنش مناسب از خود نشان دهند؛ پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- وقتی وارد مدینه میشود با پدیده جدیدی مواجه میشود که عبارت است از اینکه یهودیان، عاشورا را روزه میگیرند، آن حضرت که گوشهگیر نیست و نسبت به امور جامعه حساس است، میپرسد چرا یهودیان چنین میکنند؟ و پس از اینکه تشخیص داد که این پدیده به درد مسلمانان نیز میخورد آن را برگرفت؛ البته با معیار و تشخیصی اسلامی و نبوی.
به آنان بیاموزیم که انسان مسلمان نباید متعصب باشد؛ بلکه حق و راستی را هر جا و پیش هرکس بیابد، میپذیرد؛ پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- میگوید: حکمت و چیزهای دردبخور و مفید، گمشدهی انسان مؤمن است، هرجا و پیش هرکس آن را بیابد، خود را سزاوارترین مردم به آن میبیند و زود آن را پذیرفته و عملی میکند.
ما مسلمانان هر چیز مفید و شایسته را میپذیریم؛ البته در چارچوب تشخیص و اخلاقیات والایمان؛ و البته مانند یک مقلد رفتار نمیکنیم؛ بلکه مانند یک نوآور مثبتاندیش؛ چرا که انسان مسلمان همواره در اندیشهها و رفتارش از دیگران، جدا و ممتاز بوده و هست.
۳) به فرزندانمان بگوییم که چرا یهودیان شایستگی بزرگداشت جشن پیروزی بر ستمگری را ندارند؟ به آنان بگوییم که چون یهودیان از مسیر موسی منحرف شده و اکنون به سرقافلهی ستم و طغیان مبدل شدهاند، شایستگی بزرگداشت این عید را از دست دادهاند! این ستمپیشگان شایستگی این را ندارند که جشن پیروزی بر ستم و ستمگری – عاشورا - را بزرگ بدارند؛ بلکه این شایستهی ما مسلمانان است که در این عید فرخنده را شادی کنیم؛ پس آن را روزه گرفته و به منظور اثبات اینکه با صهیونیستهای جنایتکار، تفاوت داریم، روز نهم – تاسوعا – را نیز بزرگ میداریم؛ همانطور که پیامبرمان دستور دادهاند.
۴) جا دارد به مناسبت عاشورا به اتفاق اعضای خانواده، داستان حضرت موسی را بازگفته و عبرتها و درسهای لازم را از آن فرا گیریم؛ البته اگر بتوانیم داستان آن پیامبر هُمام را به صورت فیلم و دستهجمعی به تماشا بنشینیم بسیار مفیدتر خواهد بود و قطعاً تاثیر ماندگارتری بر فرزندان خردسال ما خواهد داشت، فراموش نکنیم که شایسته است پس از نمایش آن فیلم، به ذکر مشترکات آن با زندگی و وضعیت موجودمان پرداخته و وظیفهی خود را نسبت به این وضع آشفته، بیان نماییم.
ای کاش میتوانستیم فرزندانمان را تشویق کنیم که تابلوهای مربوط به زندگانی حضرت موسی را نقاشی نموده تا بدینگونه بیشتر در درون آنان اثر گذار و ماندگار باشد.
۵) واقعیت نبرد بین حق و باطل را به فرزندانمان بیاموزیم، به آنان بگوییم که فرعون ستمگر، نوزادان پسر را در گهواره میکشت و ذبح مینمود؛ چرا که میترسید اگر اینان بزرگ شوند در آینده به انسانهای نیکوکاری تبدیل خواهند شد و علیه ستمگرانی چون او مبارزه خواهند نمود.
به فرزندانمان بگوییم که اندیشه و افراد باطل در طول تاریخ جز جنایت، پیشهای نداشته و برای کسی سود و نفع نمیخواهد.
۶) به فرزندانمان بیاموزیم که نباید در راه فرمانبرداری از خدا، ترس به دل راه داد؛ بلکه باید امیدوارانه و مطمئن، به اجرای فرمانهای خدا پرداخت.
این درس مهم زندگی را از این آیه بگیریم که خداوند اینگونه به مادر موسی امید میبخشد: ﴿وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ﴾ (القصص: ۷) ترجمه: ما به مادر موسی الهام کردیم که: «او را شیر ده؛ و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریای نیل بیفکن؛ و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو بازمیگردانیم، و او را از رسولان قرار میدهیم!
مادری که نگران فرزندش است آنرا محکم در آغوشش میگیرد؛ ولی آن مادری که بچهاش را به خدا میسپارد و ندای پروردگارش را لبیک میگوید، خداوند از فرزندش محافظت نموده، حتی اگر آن را در دل دریا افکند!
۷) درس «مثبت بودن و مثبت ظاهرشدن» را به فرزندانمان بیاموزیم و این درس مهم زندگی را از رفتار خواهر حضرت موسی که مادرش او را مأمور میکند تا از نزدیک و بدون سر و صدا، سرانجام فرزند نوزادش، موسی، را پی گیرد فرا میگیریم: ﴿وَقَالَتْ لأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لا یَشْعُرُون َوَ حَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ﴾ (القصص: ۱۲، ۱۱) ترجمه: و به خواهر [موسى] گفت از پى او برو پس او را از دور دید در حالى که آنان متوجه نبودند و از پیش شیر دایگان را بر او حرام گردانیده بودیم پس [خواهرش آمد و] گفت آیا شما را بر خانوادهاى راهنمایى کنم که براى شما از وى سرپرستى کنند و خیرخواه او باشند
همچنین به فرزندانمان بیاموزیم که باید در رفتارهایمان آگاه و زرنگ باشیم و با حکمت و حسن تدبیر به اجرای مأموریتهایمان بپردازیم و البته باید با احتیاط و بدون اینکه کسی از مأموریت محرمانهی ما، بویی ببرد آنرا اجرا نماییم.
میبینیم که خواهر موسی، تنها نظارهگر نیست، بلکه وقتی سر درگمی آنان را میبیند به راهنمایی و نصیحتشان میپردازد؛ آنهم طوری که کسی شک نکند که او، آن زن مورد نظر - مادر خود و موسی - را میشناسد! ﴿هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى أَهْلِ بَیْتٍ﴾ آیا میخواهید شما را به خانوادهای راهنمایی کنم؟
8)«مراقبت و محافظت خداوند» از بندگان شایستهاش را به فرزندانمان بیاموزیم؛ آنهم در ضمن بررسی و توضیح فرازهایی از زندگانی حضرت موسی، آنگاه که خداوند به طور معجزهآسایی موسی را از چنگال فرعون آدمکش نجات میدهد، زمانی که فرعون دستور داده بود هر نوزاد پسری باید کشته شود! طُرفه اینکه خداوند -جل جلاله- عدو را بهخدمتش گرفته و فرعون را برای خدمت و پرورش او مسخر نمود!
زمانی که حضرت موسی شخصی از نزدیکان فرعون را به قتل رساند، خداوند شخصی را مأمور نمود که او را از تعقیب نیروهای پلیس آگاه نموده و به او بگوید که شهر را ترک کند! و زمانی که از شهر خارج شد خداوند به او توفیق داد که به مَدیَن رفته و در آنجا به خدمت پیامبر خدا شعیب -علیه السلام- برسد و با دخترش ازدواج نماید. و اینگونه خداوند بندگان صالحش را همواره مورد عنایت خود قرار میدهد.
۹) به فرزندانمان بیاموزیم که باید از طریق عدم اعتراف به ستم و طغیان و تسلیمنشدن در برابر آن، از پیشروی باطل جلوگیری نمود؛ پیروان حضرت موسی نه اینکه به حکمرانی فرعون اعتراف ننموده و تسلیم سلطهی گمراهی نشدند؛ بلکه پشت سر پیامبرشان از میهن خارج شدند تا بدینوسیله دولتی را برای اسلام برپا نموده و در سایهی آن، به عبادت خدا پرداختند.
۱۰)«احساس همراهی خداوند» در هر زمان و مکانی، بویژه در اوقات خطر را، به فرزندانمان بیاموزیم.
این نکته را به آنان یادآورشویم که هرکس خدا همراه او باشد همه چیز و همه کس با اوست.
این درس حیاتی را در ضمن توضیح فراز پایانی از نبرد حضرت موسی با فرعون را برای فرزندانمان بیان کنیم؛ آنگاه که موسی و همراهانش به منظور لبیک گفتن به دستور خدا از شهر خارج شدند و همزمان فرعون و لشکریانش که کسی را یارای مقابله با آنان نبود به تعقیب آنان پرداختند، در این شرایط سخت، موسی از همراهی و یاری پروردگارش مأیوس نشد و آنگاه که برخی از پیروانش گفتند: «ما در چنگال فرعون افتادهایم» در حالی که از کمک و یاری خدا اطمینان داشت پاسخ داد: ﴿.. کَلاَّ إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ﴾ (الشعراء: ۶۲) (موسی) گفت: «چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!»
پس تو، ای فرزند نازنینم! سعی کن همیشه با خدایت باشی تا تو را هدایت نموده و از هر گزندی محفوظ بدارد.
۱۱) به فرزندانمان بیاموزیم که باطل هرچند سرکشی نموده و به سرکوب مخالفانش بپردازد و اینگونه نشان دهد که قدرتمند و تواناست؛ ولی شکستخوردنی است و قطعاً مغلوب حق خواهد شد و خداوند گاهی پیروزیش را به تأخیر میاندازد تا مسلمانان اسباب قدرت را فراهم نموده و به سوی خدا برگردند: ﴿إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ﴾ (محمد: ۷) ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری، خواهد کرد و پایداری خواهد بخشید
۱۲) به فرزندانمان بیاموزیم که اهل مشارکت و مشورت باشند و در محیط خانواده این اصول دینی را پیاده نمایند. فرعون که خداوند او را هلاک نمود شخص ستمگری بود طوری که به کسی اجازه نمیداد در تصمیماتش دخالت کند و همواره میگفت: ﴿مَا أُرِیکُمْ إِلاَّ مَا أَرَى﴾ (غافر: ۲۹). فرعون گفت: جز آنچه مىبینم به شما نمىنمایم و شما را جز به راه راست راهبر نیستم.
این بهترین فرصت است که به فرزندانمان بیاموزیم اهل مشورت باشند و سعی کنیم در کارهای منزل و روزانه عملاً با آنان مشورت نماییم. مدیر خانواده نباید خودرأی باشد؛ انسان مسلمان در همهی زمینهها، ستمگری و طغیان را مردود میداند، از کوچکترین واحد – خانواده - گرفته تا بزرگترین واحد اداری که عبارت است از مدیریت جامعه و جهان.
چه زیباست، خانوادههای مسلمان، در فضایی مناسب و سفرهای معنوی این درسهای برگرفته شده از عاشورا را در ضمن بازگویی داستان حضرت موسی با همدیگر مرور نموده و عید پیروزی بر ستم و ستمگری را جشن بگیرند و فرزندانشان را طوری پرورش دهند که چنان عظمت و بزرگواری داشته باشند که در برابر ستم و ستمگری مقاومت نموده و پرچم اسلام را در چهار گوشهی جهان برافرازند تا همهی انسانها در سایهی آن شیرینی عدالت، آرامش و صلح را بچشند.
نظرات
بدوننام
14 آبان 1393 - 03:48من بعنوان یک سنی این سوال را داشتم من سنی پرا به جرم سنی بودن از بعضی از حقوق شهروندی محروم هستم مثلا چرا با داشتن مدرک دکترا سابقه مدیریت و.... حتی نمی توانم در کاندیداتوری ریاست جمهوری نام بنویسم چون در قانون اساسی فقط شیعه می تواند رییس جمهور شود در حالی که یک شیعه بیسواد و حتی معتاد می تواند اسم بنویسد و این یعنی تبعیضوتوهین به برادر مسلمان مگر امام حسین(ع) برای مبارزه با ظلم قیام نکرد وشما هم مدعی پیروی این عزیز نیستید پس چرا روش یزیدیان در پیش گرفتید وما اهل سنت را از مسجد رسمی در تهران محروم کردید و مانع خواندن نماز عیدین ما می شوید پس بیشتر برای شیعیان صحبت کنید تا مبادا عاقبت به خیر نشوند
یک مسلمان
09 آذر 1393 - 01:29برادر عزیز آنچه را که بر اهل سنت در ایران می گذرد را با آنچه بر شیعیان در عربستان و بسیاری دیگر از کشورهای سنی مذهب می گذرد، با هم مقایسه کن، بعد حق می دهد که اندکی تبعیض باشد. هرچند من بطور کل با تبعیض مخالفم ولی ای کاش اندکی به فکر شیعیان دنیا می بودید که تنها به جرم شیعه بودن کشته می شودند.
یونس
15 آبان 1393 - 09:08استاد گرامی جزاک الله به امید روزی که در ان ضعفا به حق خود برسند و ظالمان و مستبدان و حق پشان نابود گردند
یک شیعه پیرو اهل بیت
20 آبان 1393 - 10:08شما قرار بود در مقابل نظرات پاسخگو نباشید اما با بی ادبی و شیطنت در پاسخ این نظر دهنده ادعائی حکومت اسلامی را متهم به استبداد و ظلم میکنید،در حالی که این اتهامات بیشتر مناسب اربابان عرب شماست. چرا؟ چون این اکثریت در ایران که توانسته حکومت تشکیل بدهد افسار خود را به اقلیتی وابسته به وهابیت جنایتکار واگذار نمیکند -اهل سنت اگر دارای اندیشه سیاسی بود در دیگر کشورها فکری به حال مسلمین بیچاره میکرد -نه اینکه چنین خوار و وابسته به استعمار گران و صهیونیست نمیشد-صد البته شما نیز در ایران در سابقه همکاری با پهلوی و دیگر کفار خصوصا دعا برای صدام شهیدتان و القاعده و داعش وعدم اقدام ضد اسرائیل و صهیونیت اوج انحطاط فکری خود را به نمایش گذاشته اید خصوصا اینکه همیشه در کنار مخالفین نظاماسلامی قرار داشته اید لذا بدنه اهل سنت عموما به شما اعتمادی ندارد فقط به شما به عنوان موی دماغ شیعه نگاه میکند و مطمئن است که از شما کاری برنمی اید والا تا حال یقین چنین مذبوحانه فقط به اتهام لفظی اکتفا نمیکردید -در جواب اقا یونس عرض میکنم اگر قرار باشد اقلیتی ریاست بگیرد چرا در دیگر کشورها به شیعه وقعی نمی نهند ؟؟؟ بدانید به همان دلیل که اهل سنت مدعی است باقی اقلیتها نیزدر ایران مدعی هستند و غرب و استکبار جهانی نیز از انها بیشتر شما حمایت میکنند حتی اربابان مرتجع شما با جرایانات ضد اسلامی بیشتر همکاری میکنند تا اسلامگرایان در این صورت از این گوشت قربانی چیزی به اهل سنت نخواهد رسید -پس این ازادی مذهبی را شکر گذار خدا باشید و به سمت فتنه نروید که اتش آن فقط گنکاران را نخواهد گرفت- که گر شما بودید مثل تمام تاریخ سیاه ایران مسلمان کشی فرقه ای راه می انداختید هیچ فرقه ای را غیر خود را بر نمی تافتید -اهل سنت می داند که حمایت عربهای غربزده از شما پایه دینی ندارد فقط وجهه دشمنی با نظام ایران را دارد و اگر کسی از عربها به قدرتی برسد اول اسلام گرایان را قلع و قمع میکنند این تجربه تاریخی کشورهای اطراف ماست و اعتبروا یا اولی الابصار-خدا اهل سنت را از شر شما منحرفین وهابی نجات بدهد تا در ارامش هر چه بیشتر به دین و دنیای خود برسند والسلام علی من التبع الهدی
بدوننام
15 آبان 1393 - 09:15برای خودم متاسفم از اینکه به شماها امیدا داشتم که اندکی منطقی هستیدمرد مسلمان؛ در ایران شیعی زندگی میکنید و آنوقت برای مخالفت با روز عاشورا آسمان وریسمان می بافیدحداقل رعایت حال شیعه ها را میکردید بعضی وقت ها از خودم می پرسم آیا با برخی از اهل سنت می توان به وحدت رسید؟آدم های عجیبی هستید
مدیر
15 آبان 1393 - 12:39ضمن تشكر از كاربر محترم، در اشاره مطلب به مناسبت ديكر عاشورا كه شهادت امام حسين و يارانش رضي الله عنهم است پرداخته شده است و نويسنده در مقاله فوق به زاويه ي ديكري مسأله توجه كرده كه معمولاً به فراموشي سپرده شده است.
احمد' ن
17 آبان 1393 - 10:35دوست عزیز اگه به عنوان مطلب توجه کنی متوجه میشی " عاشورا از نگاهی دیگر " یعنی نگاهی غیر از آنچه ذهن ما به آن عادت کرده، ضمنا چرا متاسفی نه به کسی توهین شده نه عقیده ی کسی زیر سوال رفته پس متاسف نباش از نگاهی دیگر نگاه کن !
یک مسلمان
09 آذر 1393 - 01:43برادر عزیز، پیامبر اکرم جلوی چشمانت تجسم کن، هم او که حسین را جان خود می دانست و بر عشق و علاقه و محبت او به فرزندان فاطمه حتی در کتاب های اهل سنت تا آنجا تأکید شده که هیچ انسان منصفی آن را منکر نخواهد شد. حال شما در مقابل این پیامبر چگونه عاشورا را عید می دانی که در آن روز نواده پیامبر به همراه فرزندان و بردارن و همه بستگان و یارانش به آن شکل فاجعه بار در نهایت مظلومیت کشته شدند و برای خشنودی یزید شراب خوار سرشان از بدنشان جدا شد و اهل بیتشان به اسارت برده شدند. برادر من انصاف داشته باش. عاشورا را بدان خاطر که یهودیان (که دشمنی آنها با پیامبر جای هیچ تردیدی ندارد) آن روز را سالروز عبور موسی از نیل می دانند، عید می دانی در حالیه هیچ سند و مدرکی به جز اظهار نظر خود یهیودیان چیزی در دست نیست. و در مقابل از کنار کشته شدن نواده پیامبر بی تفاوت می گذری . خدا خیرت دهد، شما همان به جشن خود مشغول باش، اما قلب شیعه که نه قلب هر مسلمان که نه قلب هر انسانی از یادآوری آن صحنه های دلخراش به درد خواهد آمد و عاشورا را غمگین خواهد بود و به یقین برادران اهل سنت واقعی پیامبر، از سنت پیامبر تبعیت خواهند کرد و همانند پیامبر مهر حسین ابن علی را بر دل خواهند داشت.